English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (4894 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ephemeris time U زمان نجومی
sidereal time U زمان نجومی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
greenwich sidereal time U زمان نجومی گرینویچ
Other Matches
celestial precomputation U محاسبات پیش بینی شده نجومی محاسبات نجومی
azimuth circle U قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
astronomical U نجومی
astronomic U نجومی
astrologic U نجومی
celestial U نجومی
astronomical triangle U مثلث نجومی
celestial horizon U افق نجومی
astronomical unit U واحد نجومی
azimuth U سمت نجومی
celestial navigation U ناوبری نجومی
address calendar U تقویم نجومی
astronomical constants U ثابتهای نجومی
astronomic observation U دیدبانی نجومی
astro U نجومی فلکی
celestial equator U استوای نجومی
radio telescope U رادیوی نجومی
astro altitude U ارتفاع نجومی
telescope U دوربین نجومی
telescopes U دوربین نجومی
planetary U ستارهای نجومی
sidereal time U وقت نجومی
year U سال نجومی
first light U افق نجومی
equinox U استوای نجومی
astrophysics U فیزیک نجومی
sidreal year U سال نجومی
ephermeris U تقویم نجومی
almanach U تقویم نجومی
ephemeris U تقویم نجومی
radio telescopes U رادیوی نجومی
sidereal angle U زاویه نجومی
sidereal day U روز نجومی
siderial day U روز نجومی
celestial sphere U کره نجومی
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
astronomical twilight U تاریک وروشن نجومی
astrophysical U منسوب به فیزیک نجومی
astronomic station U ایستگاه دیدبانی نجومی
telescopic U وابسته بدوربین نجومی
astronomical twilight U شفق و فلق نجومی
gyro compass U قطب نمای نجومی
reticle U شبکه دوربین نجومی
siderial U وابسته به ثوابت نجومی
sidereal hour angle U زاویه ساعتی نجومی
sidereal period U دوره تناوب نجومی
equinoctial U مربوط به استوای نجومی
sidereal U وابسته به ثوابت نجومی
astro compass U قطب نمای نجومی
astro tracker U تعقیب کننده نجومی
astrophysicist U متخصص فیزیک نجومی
astrophysics U فیزیک نجومی استروفیزیک
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
azimuth angle U زاویه گرای نجومی هواپیما
astro tracker U وسیله ناوبری خودکار نجومی
gyro angle U زاویه ژیروسکوپی سمت نجومی
sigil U علامت نجومی علائم رمزی
telescopist U متخصص استعمال دوربینهای نجومی
azimuth U گرای نجومی راس القدم
predominates U دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominating U دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominated U دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominate U دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
ephermeris U جدول نجومی دفتریادداشت روزانه حشره یکروزه
gyroscopes U وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
gyroscope U وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
autumnal equinox U نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
present U زمان حاضر زمان حال
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
presents U زمان حاضر زمان حال
presenting U زمان حاضر زمان حال
presented U زمان حاضر زمان حال
seek time U زمان جستجو زمان طلب
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
stellar guidance U سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
azimuth deviation U اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequencies U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
almanac U تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacs U تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacks U تقویم سالیانه تقویم نجومی
short cycle annealing U سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
cryptoperiod U زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
celestial guidance U سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
tensing U زمان فعل تصریف زمان فعل
tense U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensed U زمان فعل تصریف زمان فعل
tenser U زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensest U زمان فعل تصریف زمان فعل
angular velocity sight U زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
time of blowing U زمان دم
clocks U زمان ها
thitherto U تا ان زمان
synchronous U هم زمان
date U زمان
timepiece U زمان
stroking U زمان
time-piece U زمان
stroked U زمان
stroke U زمان
synchrone U هم زمان
terming U زمان
termed U زمان
cycle time U زمان
away U از ان زمان
whene'er U هر زمان
zeitgeist U زمان
yet U تا ان زمان
term U زمان
dates U زمان
time consuming U زمان بر
coinstantaneous U هم زمان
time-consuming U زمان بر
cotemporaneous U هم زمان
times U زمان
tempo U زمان
tempos U زمان
clock U زمان
thence U از ان زمان
contemporaneous U هم زمان
timed U زمان
periods U زمان
time U زمان
period U زمان
ticker [colloquial] [watch] U زمان
strokes U زمان
simultaneously U در یک زمان
passtime U زمان گذارستون
light load period U زمان بار کم
prescription U مرور زمان
reference time U زمان مرجع
prescriptions U مرور زمان
linkage time U زمان پیوند
orthogenesis U جبر زمان
nonsynchronous U ناهم زمان
length of time U طول زمان
kill time U زمان خطر
period of concentration U زمان تمرکز
peace time U در زمان صلح
kill time U زمان کشندگی
physiological time U زمان فیزیولوژیکی
lapse time U زمان کاهش
peace time U زمان صلح
latency U زمان بیکاری
lead time U زمان پیشگیری
lapse of time U مرور زمان
timing U زمان سنجی
timing U زمان بندی
load time U زمان بارکردن
recovery time U زمان بهبود
makeup time U زمان جبران
lapse U گذشت زمان
man and boy U از زمان بچگی
maximum duration U زمان حداکثر
production time U زمان تولید
reasonable time U زمان معقول
microcycle U واحد زمان
leisure time U زمان اسودگی
non productive time U زمان مرده
production time U زمان ساخت
reaction time U زمان واکنش
maintenance period U زمان تعمیرات
lapses U گذشت زمان
return perion U زمان برگشت
timing U زمان گیری
multiplication time U زمان ضرب
loading time U زمان بارگیری
miscellaneous time U زمان متفرقه
preparation time U زمان تهیه
lost time U زمان مفقوده
timing U زمان احتراق
lost time U زمان گمگشته
Recent search history Forum search
1time is prceious it has great
3service times
3service times
3service times
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1شما چه زمان به مکتب میرید.
1شما چه زمان به مکتب میرید.
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
1 صرفه جویی در زمان
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com